تاریخ دسترسی: 89/12/09
عنوان برادر بر دار / ترانه
خالق اثر شاهین نجفی
رویداد اعدام فرزاد کمانگر و چند زندانی سیاسی دیگر
منبع ترانه های سبز

بر باد از دست رفت این دریا دریا بنال پای کوه دریا

از من فردا چی می­مونه بر جا اگه نخونم و نگم از تو فرزاد

وقتی قلم کم میاره پیش وصف تو وقتی هر چشمی مست از رسم تو

من و ببخش ببخش مردآهنکوه به عزم جزم رزمت، مرگ تو-

میشه شروع شکوفه گل بر دار تو سر بالا رفتی پای چوبه­ی دار

وقتی خوف میندازه تو دل کفن تو حتی می­ترسن پس بدن جسدتو

دیگه چی مونده چیزی واسه از دست­دادن رفیق کوه و کتاب کمانگر

بر سر نمی­زنم و وقته مرثیه نیست و سرم پر خشم و ارثیه-

جز اشک و بدن سفیدت تو خاک جز چشمِ کُرد و کُردی چشمات

جز تفنگی که تو دست تو قلم بود اونا تفنگدار بودن و تو قلمدار

فردا فرزاد از داری که تو رو- بالا کشید و فردا هم فرزادهارو-

می­کِشه تو آسمون و هر شب ستاره یه فرزاد و حامله میشه دوباره

قسم به اسم تو که حک شده رو قلبا قسم به بغض مادرت فرزاد

اگه نگیرم انتقامتو فردا بزار اسم و رسم من بره بر باد

کردی:

از اون روزی که رفتی دیگه نیرویی در من نمونده نمونده نمونده ….

یکی یه دونه ی مامان امید زندگی مامان وای وای وای….

بعد اون گریه نکنی مادر مسرور باش ببین پرت سر بالا مغرور

رفت و راحت شد بس بود اون همه خفت و خاری پس کو

اون لحظه­ی عاری از زاری و ننگ اون بودنِ محترم حس قشنگ

از خستگی توی این قهقراها چه کنیم، چه میشه و چه و این چراها

صورتای کبودِ ته بن بستا صدای شیون زن­ها و گلدسته­ها

از خون خشکیده تو حلقوم­مون از قامت شکسته ی این همه جوون

از سری که حرف داره و شکسته میشه یعنی آخرین درهای امیدم بسته میشه

گفتم آقا روی شما حکم میشه فردا از این شکنجه و کشتن دست بردار

تو از اونچه که هویت منه دوری منو نمیشه شبیه خودت کنی زوری

تو داری می­بری تو دنیا حیثییتمو خار کردی به خدا شخصیتمو

من تاریخم پر بابک و کاوه س تختی کشی می­کنی اینه برنامت

سرکوب ملتی که تن اش نحیفه تو ثابت کردی که سیاست کثیفه

اینو به زبون خودت می­گم که بفهمی باورش کن آیه­های من شریفه

کردی:

از اون روزی که رفتی دیگه نیرویی در من نمونده نمونده نمونده…

یکی یدونه ی مامان امید زندگی مامان وای وای وای…