تاریخ دسترسی: 92/06/11
عنوان خدا با ماست چون علف را آفرید
خالق اثر ناشناس
منبع سایه نیوز

پیام نوروزی «شیخ تغییرالدوله» و «حسین روانپریش» دو تن از سران بي سرو ته فتنه ، به مناسبت فرا رسيدن سال نو، پيام دادن به ملت. اين پيام ها در اکثر روزنامه هاي «اسلاه تلب» به چاپ رسيده و فعلا از طرف هيچ کدوم از اونا تکذيب نشده!

پيام شيخ ميتي کروبي؛

 « کارشناسها ميگويند بسم الله، ما هم همين را ميگوييم »

 «خوب من نميدانم شه قد وقت دارم تا حرفهايم را بزنم ولي مي خواهم به مردم عزيز بگويم که آن وقتها که ننجون ما زنده بود ما هم يک چيزي به اسم عيد نوروز داشتيم و ننجونم هر سال بهم عيدي هاي خوبي مي داد اما بعضي وقتها خوابم مي برد  بعد وقتي بيدار مي شدم هيچ کس نمي دانست عيدي من کجاست، و من از همان وقتها عادت کردم که سرم کلاه برود و حتما خودتان خوب مي دانيد که ترک عادت موجب مرض است! به شما که عرض کنم وظيفه خودم دانستم سال 89 را به شما مردم عزيزم تبريک خالصانه بگويم چون در مقاطع مختلف نشان داديد که خيلي به من لطف داريد، هم در انتخابات که من نفر اول شدم، البته از آن طرف (به هر حال فرقي نداره مهم اول شدنه)، و هم در نمايشگاه مطبوعات محبت شما را خيلي خوب لمس کردم و من همينجا از شما تشکر مي کنم و کلا دوست دارم دست همه تان را ببوسم اما مثل اينکه بعضيهاتان خوشتان نمی آید! راستی چرا؟! ديدم که به خاطر استقبال فشرده شما ملت، عده اي توفيق دست بوسي پيدا نکردند و با لنگه کفش و از راه دور ابراز ارادت کردند. به محافظهايم گفتم يک مقدار از خاک ته کفش عزيزان را براي تبرک هم که شده بياورند منزل شايد براي پا درد منزل افاقه کند.

و مخصوصا عيد را به مردم قزوين تبريک ميگويم که سر اينکه من شب را خانه کدامشان بگذرانم خيلي همديگر را کتک زدند و البته در اين بين چيزي از آن چوب و مشت و لگد به پک و پهلوي ما هم ماسيد...

(شيخ ميتي: به شما که عرض کنم حاج خانم اون بسته دستمال کاغذي رو بيار اين بيانيه همه ش خيس شد!)

شيخ ميتي: خوب کجا بودم ؟؟؟؟ آها قزوين! و ما هم براي اينکه مزاحمشان نشويم و احساسات هيچکدامشان را جريحه دار نکنيم کلا از قزوين زديم بيرون و آمديم همين تهران خودمان وبه شما که عرض کنم توي همين سه دانگ کلبه محقر خودمان بيتوته کرديم. به مردم عزيزم که قدرشان را مي دانم و هر جا لازم باشد ازشان مايه مي گذارم، توصيه مي کنم برويد به دامن طبيعت، برويد به سبزه ها. همين جا به همه هواداران جنبش اعلام مي کنم که من روز 13 به در، دربه در مي گردم دنبال طبيعت. پس قرار ما 13 به در روي علفهاي سبز(هرز).

راستي اگر 22 بهمن توي 13 فروردين بود به اين حکومتيها ثابت مي کرديم که چقدر بيشماريم اما حيف که با اينکه 31 سال از سال57 مي گذرد اما هنوز 22 بهمن جايش عوض نشده، جل الخالق!!!!

راستي مي خواستم بگويم اين سبزه ها را گره نزنيد اين خرافات  را حکومت شايع کرده که گره بيفتد توي کار جنبش

(شيخ ميتي: حاج خانم به شما که عرض کنم ما حالا شه قد وقت داريم تا عيد؟

حاج خانم : حالا يه سه، چهار روزي تا فروردين مونده

شيخ ميتي : آره البته اگه اين حکومتيا فروردينو چن روز نکشن جلو که چارشنبه سوري بيفته اونور سال و جنبش سبز زودتر از خيابونا جمع بشن، از اين حکومتيا هر چي بگي بر مياد!)

خوب مثل اينکه يک سه چار روزي وقت داريم. خوب من ديگرميروم بخوابم، کارشناسهاي ستادم ميگويند خواب باعث ميشود خستگي جنبش از تن آدم در برود و ادم وقتي از خواب پا ميشود ايده هاي بهتري براي ادامه جنبش ميتواند بدهد! راستي تا خوابم نبرده بگوم که من اسم امسال را ميگذارم "سال پا برهنه ها". خداييش اين لنگه کفشهايي که بابت عرض ارادت خدمت ما فرستاديد يک جاي سالم توي سرو صورت ما نگذاشته. بالاغيرتا امسال هروقت ديدن من مياييد پابرهنه بياييد، پاي همه تان با جورابهاي بو گندو رو تخم چشم هايمان.

خوب کوروش ديگه بسه بابا! الان 2000سال است که آسوده گرفتي خوابيدي .حالا ديگه پاشو من مي خواهم بروم بخوابم.

بقيه کار جنبش را به تو مي سپارم. جنبش فعلا سرو کله اي ندارد، موسوي راکه مشارکت انداخته دور.

من هم که از خاتمي گرفته تا آن مار مولک - غلام واکسي- سرم را کلاه گذاشتند .هي مارا فرستادند ميدان خودشان قايم شدند، حالا هم همه کاسه کوزه هارا سرکچل ما مي شکانند»

شيخ ميتي: راستي حاج خانم چي شده بود غلام اون روز جلوي دوربين انقدر گريه مي کرد؟

حاج خانم : اي بابا مثل اينکه هنوز خوابيا ؟ ولش کن اون نامردو

شيخ ميتي: فکر کنم يه مشکلي چيزي داشت انقدر گريه مي کرد، بيچاره!  راستي امروز چن شنبه س حاج خانم؟

حاج خانم : پن شنبه چطورمگه؟

شيخ ميتي: اي واي بدو تا دير نشده اون پولاي شهرامو که گذاشتم لب تاقچه بيار ببرم جشن نيکوکاري،

خودمونيما ناکس چقدر پولش برکت داشته ها !!!  اوووووه مجلس ششم کي الان کي؟!!!!

حاچ خانم: ولش کن ميدم ممد تقي ببره! مگه دوباره هوس لنگه کفش کردي؟

شيخ ميتي: ممد تقي اگه عرضه داشت اون 5 ميليون دلاري که بهش دادم ببره برا فقراي لندن، گير مامورا نمي افتاد.

حاج خانم: حالا تموم شد اون بيانيه آبکي يا نه؟ بجمب زودتر تمومش کن  برم دسمالارو جم کنم. الان يکي بياد آبرو ريزي ميشه

شيخ ميتي : به شما که عرض کنم فقط امضاش مونده

والسلام علي منم تابع خدا

شيخ ميتي تغيير الدوله

چند ساعت پيش ازقيلولة المطول

سنه يک هزارو سيصدو هشتادو هشت

پيام مير حسين به مناسبت سال نو

مير حسين: پروفسور بيا کمک کن من ديگه بيانيه دونم به قول اون آهنگر زاده پاپتي پاره شده! 

پروفسور: برو بابا من الان خودم بايد تو فکر بيانيه باشم .مگه نديدي 8مارس که اون بيانيه رو دادم بچه ها گفتن ديگه تو بايد رييس جنبش باشي، از اين بي عرضه ها که اسمشونو گذاشتن مرد ديگه هيچ علفي سبز نميشه.

ممد تمدن که دختراي ايتاليا قربونش برن فقط قيافه ش به درد آرم جنبش مي خوره اون "اوا خواهر" که من ديدم قد و قواره ش به مبارزه و جنبش و اين جور چيزا نمي خوره!

تو هم که پاک زده به سرت آبرو واسه خونواده ما نذاشتي !آخه مرد حسابي اونا چي بود کشيدي به اسم نقاشي نشون مردم دادي ؟!!

مير حسين: ببين وضع ما به کجا رسيده حالا ديگه اينم به ما محل نميده! خانم مگه تو اون چرندياتي که 8 مارس تحويل خلق الله دادي رو باور داري؟خانم اينجوري برخورد ميکني آدم متمايل به اين گروههاي منحرف ميشه، يه وقت مي بيني منم شدم يه هدونيست از اونايي که ميخواي سر به تنشون نباشه ها!

پروفسور: بابا تو که عرضه جمع کردن خودتم نداري، من اون حرفارو براي بقيه گفتم، مي خواستم يه حالي از جمهوري اسلامي بگيرم، مي خواستم يه حالي به جنبش بدم، مي بيني که خيلي وقته نفس جنبش در نمياد.

مير حسين: اصلا نخواسيم بابا خودم يه چيزي مي نويسم:

«الرحمن الرحيم»

سال نومبارک. اميدوارم اين روزهاي چيز 88 که به همه مردم سبز خيلي بد گذشت تمام بشود و روزهاي چيزتري در انتظارهمه ما باشد.

مردم خداجوي سبز! خدا با ماست وگرنه 13 به در سبز نميشد. خدابا ماست چون علف را آفريد.

( ايول! عجب جمله موندگاري شد جون ميده براي تزيين ديوار دستشويي توي پارکها، مثل شعار ما بيشماريم!)

هرچه مي خواهيد توي چارشنبه سوري بترکانيد با رمز يا حسين مير حسين بترکانيد که آن لباس شخصي هاي از خدا بي خبر ور ندارند همه جا را آتيش بزنند بعد بيندازند گردن جنبش .

من قبلا هم گفتم ،  درهمان بيانيه که بعد از 22 بهمن سبز شما ملت دادم بيرون ، گفتم که مردم سبز همه شان قانون را از حفظند و امکان ندارد از اين کارهاي بد بد که مال اراذل و اوباش است انجام بدهند، جنبش سبز در همه کار روي حساب و کتاب و قانون عمل مي کند، از همان قانونهايي که جنگل به آن شلوغ پلوغي را باهاش اداره مي کنند!

ما خودمان کلي اراذل فرهنگي داريم که همه شان فرنگي اند و کلي کلاس کارشان بالاس !

همين اکبرگاف، ببينيد اين لامصب چه مخي است که امام زمان راهم برده زير سوال، يا اين به قول زن ما هدونيست حرفه اي، ابوعطا که خرلنگ تروا را برايمان جاي اسب جا زد و همه را انگشت به دهان گذاشت! اصلا اين کريم  سيريش که خودش ميگويد: من ده سال پيش همه جا را سبز کردم و همه آتيشها از گور من بلند ميشود ، همين بابا گفته جنبش هم لات و لوت دارد، هم ليبرال، هم کمونيست ،هم زنهاي بي حجاب ،هم مردهاي چارقد به سر، هم صهيونيست ، هم هدونيست ، هم فوتباليست ... خلاصه همه جور عتيقه اي توي جنبش هست( لا اله الا الله عجب شلم شورباييه اين جنبش) پس مي بينيد که ما همه جوره خود کفا هستيم.

حالا ما با اين همه اراذل فرنگي چه نيازي داريم به اين اوباش چاله ميداني، که اجيرشان کنيم که براي ما بترکانند؟ هرچند من بارها در همان مناظره کذا گفتم که من کمک همه اقشار ملت را مي پذيرم وباز توي همين بيانيه که بعد از 22بهمن افاضه فرمودم گفتم که همه ملت برادرهاي ما هستند حتي آن نيروي انتظامي هاي آدم کش و قداره بند.

بنابر اين به همه دلبستگان جنبش توصيه مي کنم تسليم صحنه آراييهاي خطرناک حاکميت نشويد و چارشنبه سوري و 13به در جوري خودتان را تکان بدهيد که جنبش هم دوباره تکاني بخورد، و از هيچ چيز نترسيد چون ما با شما هستيم و ما همان پسر شجاع مامان فرح هستيم. تا کور شود هر آنکه نتواند ديد!

امت خداجو! خدا را در آتش سرخ فتنه و در ترقه و نارنجک و ايضا هرچي که اين دولت غير قانوني، غير قانوني اعلام کرده ميشود پيدا کرد. چارشنبه سوري روز انفجار جنبش سبز و روز ترکيدن همه چيزهاي سبزي است که ما در آنها باد افاضه فرموديم، به قول پروفسور خودمان يعني همين روشنفکر ترين، چهارشنبه سوري روز شادي‌هاست بياييد شاديهايمان را قسمت قسمت کنيم . روزي است که زردي چهره‌ها مي‌سوزد و دود مي‌شود و ميرود هوا، آن بالاها و لپها سرخ و گل گلي ميشود( پس سبز قضيه کجاست؟ زنيکه روشنفکر؟)

و شما اصلا نترسيد چون ما همه با هم هستيم و ميدانيد که « يدالله ( داداش اسد الله) قاطي جماعته

من اين سال را به عنوان سال« همه چيزهاي سبزمن» نام گذاري مي کنم.

والسلام

حسين روان پريش

 

آخراي امسال